پایان کار کردان در روز تاریخی مجلس عکس: دنیای اقتصاد - حمید جانیپور.
کردان دیگر وزیر کشور نیست هزینههای زیادی پرداخت کردیم | |
کلوپ فوتبال اردبیل در اواخر قاجاریه
![]() |
چند باری از آقای گروسی نقاش اردبیلی ذکر خیر کردهام. ایشان دوست مرحوم پدرم بود و با اینکه نقاش است ولی شغلش و محل درآمدش سلمانی است. آرایشگاه ایران واقع در چهارراه امام خمینی اردبیل.
من از بچگی مشتریاش بودم و شاید از معدود نسل جدیدی باشم که هنوز به مغازهاش میروم، مشتریهایش آدمهای مسن و دوستانش هستند. بگذریم. این مهم نیست. نمیدانم چرا؟ ولی در محیط ما این تضاد بین شغل و علائق و تخصصها زیاد است.
آقای گروسی آدمی فرهنگی است و با آدمهای فرهنگی نشست و برخواست دارد. از تعذیهگردانان قدیم محله معمار است و با سنن واشخاص محلی بسیار آشناست. او مدتهاست که عکسهای قدیمی را از دوستان و آشناهایش جمعآوری میکند و سعی میکند آدمهای داخل عکسها را شناسایی و گردآوری بکند. این عکسها و مدارک بیشتر مربوط به مذهب میشود. امروز ولی چند تا عکس متفاوت در یافتههای جدیدش بود که اجازه گرفتم و کپی کردم.
عکسها مربوط است به کلوپ فوتبال محصلین اردبیل
قبل یا بعد از مسابقه و در میدانی خاکی در حضور خدم و حشم دولتی آن موقع با لباسهای نظامی (توجه کنید که کلاه افراد قاجاری است) با یک دسته موزیک نظامی در خارج شهر. تیم بیست نفر بوده (با مربی و غیره) کفش معمولی با کراوات کوتاه و پیرهن سفید و جلیقه و شلوارهای بلند معمولی.
در این باشگاه فوتبال یکی از اعضایش عریضهنویس با سوادی شدهاست (که عکسها در خانواده او بوده) بعداً به نام “محتشم” که در ابتدای کوچه اسماعیل بیگ فعلی مغازه عریضه نویسی داشته و آدم با سوادی بوده. (در عکس کدام فرد است نمیدانیم) از این آقای محتشم همین را میدانیم که از خانواده بزرگی بوده (قدیم اردبیل بیش از 15 آیت الله و مجتهد داشتهاست، که اغلب در اسامی امروز لقبی از ایشان با نسب فلان الهی یا فلان مجتهدی یا فلان زاده هست) و از آدمهای اهل علمی بوده است. خدایش بیامرزد.
برای تاسیس اولین دبستانهای اردبیل در سالهای 1300 تاریخ رسمی وجود دارد، ولی این عکسها میگویند که قبلتر هم مدارسی بوده که محصلینی به این سن و سال داشتهاست.
مرحوم پدرم متولد 1312 بود و در کودکی مکتب رفته بود. صاحب مکتب خود فرزندانی داشتهاست که به اشکول (School) میفرستاده ولی به پدر بزرگ امثال ما میگفتهاند که این مدارس جدید کودکان را بیدین و کافر پرورش میدهند… الغرض. آموزش ستیزیهای عجیب و غریبی وجود داشتهاست، که هنوز هم نمیشود ازشان یاد کرد. به تریج قبای مذهب میگیرد.
آنچه دنیابه آن نیازداردعشق است!
پیرمرد فقیری مشغول کاشتن درختان انبه بود .کسی از او پرسید : ( پیرمرد چرا با این سن وسال درخت می کاری ؟ مطمئنا تو آن قدر زندگی نخواهی کرد که از میوه ی آنها بهرمند شوی ! )
مرد سالخورده با متانت پاسخ داد : « من انبه هایی خورده ام که حاصل کاشتن دیگران بودند . بگذار ثمره انبه درختان من هم نصیب کسانی شود که پس از من می آیند !»
ما , در جهان شگفت آوری زندگی می کنیم که در آن همه کس و همه چیز ، درختان ، رودها ، زمین، ماه ، خورشید و ستارگان همه و همه بخشنده اند . پس از چه رو شما باید نگران به دست آوردن ، انباشتن ، گرد آوردن و ذخیره کردن باشید ، ا ما به کاشتن نیندیشید ؟
هر کس هر اندازه هم فقیر باشد ، می تواند چیزی ببخشد . ما می توانیم اندیشة عشق ، واژه ای شیرین ، لبخندی درخشان ، نغمه ای روح افزا ، دستی یاریگر و یا هر آنچه را که ممکن است به قلب شکسته ای آرامش می دهد ، ببخشیم .
ص 48 - کتاب یک صد حکایت فرزا نگی – جی پی واسوانی
تهیه کننده : سعید ستاری