همون طور که توی آپ قبلی گفتم فیلم برزخ ( خوابزده ) ماه رمضان از شبکه ی اول سیما پخش می شه
این فیلم ساخته ی سیروس مقدم و به تهیه کنندگی مهران رسام با موضوع ماورایی کلید خورد و همزمان با ساخت تدوین اون هم انجام میشه که این کار رو حسین احمدی بر عهده داره
در این فیلم خانم افسانه بایگان نقش یک وکیل دفاع از حقوق زنان رو ایفا می کنه ، فرامرز قریبیان هم در نقش همسر ایشون به نام حاج رضا هست . پوریا پورسرخ رو در این فیلم با نام سعید میبینیم که فرزند حاج رضا – وخانم بایگان که نمی دونم اسمش توی فیلم چیه - و همسر لیندا کیانی (معصومه ) هستش و پس از اتفاقی که برای معصومه می افته مهراوه شریفی نیا ( فریده ) هم وارد فیلم می شه.
افسانه بایگان در این فیلم نقش یک خانم متدین رو بازی می کنه و بعد از خوابی که میبینه تصمیم می گیره برای تعبیر این خواب پیش استاد خودش در قم بره و اون بهش می گه که این خواب صحنه هایی از برزخ رو نشون می ده و......
کل فیلم رو تعریف کردم مختصر و مفید ، دیگه نمی خواد فیلمو ببینید
این اطلاعات رو دوست خیلی خیلی گلم (پگاه جون) بهم داده و نمی دونم اونم از کجا گیر آورده به هر حال خیلی خیل ازش ممنونم . در ضمن اگر وقتی فیلم شروع شد هیچ شباهتی بین این توضیحات و فیلم نبود بدونین که تقصیر من نیست . من آدرس پگاه رو میدم شما برین اونو بزنین (شوخی کردمـــــــــــــــــــا )
در ضمن فعلا عکسی از این سریال پیدا نکردم بعدا حتما می ذارم
در مورد این آپ هم می تونید توی آپ قبل نظر بدین چون به هم مربوطه
حالا بریم سراغ عکس اولیش مربوط به آقای فرزاد حسنی هستش که این روزا خیلی خیلی جاش خالیه امیدوارم هر جا هست سالم و پیروز باشه
این پوستر رو هم خودم درست کردم ( البته زیاد روش کار نکردم ) که مال فیلم حرکت اول هست که هنوز نیومده کلی عاشق وشیفته داره (میبینین به خدا ) به هر حال امیدوارم فیلم خوبی باشه .
دوستون دارم خیلی زیاد ( یاد کامران و هومن افتادم)
فکر کردن اصلا نمیخواد
دوستت دارم خیلی زیاد
فقط واسه تو ساختمش
دوستت دارم خیلی زیاد
به چشماتم خیلی میاد
اگه اشتباه نوشتم شما ببخشید چون من از تمام آهنگ های کامران و هومن فقط از این یکی بود که زیاد خوشم نمیومد حالا دیگه نوشتمش هر جوری بود
فعلا بای تا اپ بعدی
چه طورین؟
چند تا چیز خوشکل دیدم که حیفم اومد نذارم تو وب حالا بخونید زیاده ولی می ارزه
:.اول از همه دو تا عکس از این به اصطلاح حضرت یوسف میذارم که خیلی زشته آخه این کجا خوشکل ترین فرد
* مصطفی زمانی متولد سال 1361 و دانشجوی رشته مدیریت است و برای ایفای این نقش آموزشهای مختلفی را دیده و با حضور در کلاسهای ورزشی و بدنسازی فیزیک خود را به این نقش نزدیک کرده است.
:.قسمتی از یه مصاحبه با مصطفی زمانی :
یوسفی که حالا می بینیم جوان 23 ساله ای است اهل فریدون کنار. اوشبیه همه جوان های دور و برم لباس پوشیده و یک غرورپنهانی را درتکان دادن های دست و حتی نگاه کردنش به آدم های میزکناری می بینم. تعجب نمی کنم وقتی می گوید دو تا دوست بیشترندارد وهمکلاسی هایش می گویند: فلانی به زمین هم فخر می فروشد.با مصطفی زمانی دریک شب زمستانی گفتگومی کنم. تا به خانه برسم به یوسفی فکرمی کنم که تصویری کردن حقیقت زیبایی اش بی شک کار دشواری است ( که شاید ازعهده ی هیچکدام ازاین خیل چشم رنگی ها برنیاید).
:. خدایی اگر بهرام رادان رو میذاشتن میترکوند ها توی پشت صحنه هم هر کس اونو میدید دستش رو می برید
:.حالا خبر از بهرام رادان عزیز و چند تا عکس خیلی خیلی خوشکل (خدا کنه ندیده باشید) البته اول بیو گرافیش رو میذارم البته مفید و مختصر (یه خورده برگردم به اوایل کار وبم که بیو گرافی میذاشتم)
* نام : بهرام رادان
تاریخ تولد: 8 اردیبهشت 1358
کارشناس مدیریت بازرگانی است و یک برادر به نام شهرام و یک خواهر به نام الهام و یک خواهر ناتنی به نام ژیلا دارد .
و حیوان خانگی او یک سگ است
خبر این که صحبتهای مقدماتی برای بازی در نخستین فیلم سینمایی گلاب آدینه با عنوان «پری دریایی»ست که فیلمنامهاش را چیستا یثربی نوشته و اگر برنامه و وقت پروژه با برنامههای رادان همخوانی داشته باشد، ممکن است این کار، فیلم تازهی او باشد. همه اینها در شرایطیست که هنوز خبری از کار تازهی داریوش مهرجویی نشده باشد؛ چرا که اگر مهرجویی هرکدام از سهچهار پروژه دردستش را جلوی دوربین ببرد رادان قطعا در نقش محوری آن حاضر خواهد بود.
از سینما که بگذریم، رادان سال تازه را با تمرکز بیشتری روی برنامههای خیریه آغاز کرده است. او لحظه تحویل سال را در آسایشگاه کهریزک و درکنار سالمندان این نهاد گذراند که عکسها و خبرهای آن فروردین و اردیبهشت در نشریات فراوانی دیده شد و قرار بود این تور خیریه در روز تولدش ـهشت اردیبهشتـ به مرحله دوم برسد که حضورش سرصحنهی «زادبوم» باعث شد این اتفاق کمی به تعویق بیفتد. نکته مهم این است که رادان موجی را آغاز کرده که سهچهار بازیگر دیگر هم به آن پیوستهاند و اگر این روند ادامه داشته باشد برنامههای خیریه ـچنان که در خارج از ایران هم میان ستارهها رایج استـ جدیتر از قبل گرفته میشود.
این دو تا عکس رو ببینید
احتمالا یه عینکه یه روز در میون شریکی استفاده می کنن روز های زوج پوریا و روز ها فرد بهرام جمعه هم کرایه میدن به یکی دیگه (هنوز اسم این فرد مجهول الهویه به دست ما نرسیده)
:.حالا چند تا عکس و مطلب از فیلم " دل خون "
مسعود اطیابی تهیه کننده فیلم «دلخون» در گفتوگو با خبرنگار سینمایی فارس در مورد آخرین مراحل این فیلم گفت: فیلمبرداری این فیلم از نیمه گذشته و پس از پایان فیلمبرداری در زندان قزل حصار دو روز است گروه به تهران برگشته و مشغول ادامه فیلمبرداری در تهران هستیم.
وی افزود: تدوین فیلم نیز بهصورت همزمان آغاز شده و فیلمبرداری فیلم تا پنجم آذرماه به پایان میرسد و تمام گروه در تلاش هستند تا «دلخون» برای نمایش در جشنواره فیلم فجر آماده شود.
در خلاصه داستان «دلخون» آمده است: عماد به خاطر شکی که به همسرش داشته او را به قتل رسانده است و اکنون منتظر صدور و اجرای حکم اعدام است اما با ورود سیما به عنوان وکیل تسخیری و پیشنهاد غافلگیر کنندهای که میدهد مسیر داستان شکل دیگری پیدا میکند.
در «دلخون» ، «حامد بهداد» یکی از نقشهای متفاوت خود را ایفا کرده و با این فیلم به جشنواره امسال حاضر خواهد بود.
الناز شاکردوست، حامد بهداد، پوریا پورسرخ، هوشنگ توکلی، حبیب دهقان نسب، هنگامه حمیدزاده، افسانه ناصری، حشمت آرمیده و مهراج محمدی بازیگران فیلم «دلخون» هستند.
سایر عوامل «دلخون» عبارتند از: کارگردان: محمد رحمانی، نویسندگان: علیرضا محمودی و محمد رحمانی، مدیر فیلمبرداری: حسن کریمی، مدیر تولید: رحمت عبدالله زاده، صدابردار: بابک اخوان، طراح صحنه و لباس: مجید لیلاجی، طراح گریم: مهین نویدی، دستیار اول کارگردان و برنامهریز: روزبه سجادی حسینی، مدیر تدارکات علی محمودی، تدوین: مستانه مهاجر، صداگذاری و میکس: محسن یوسفی، عکاس: امیر عابدی، تهیه کننده: سید مسعود اطیابی، حسین حقگو ،محصول سازمان توسعه سینمایی سوره.
و حالا یه خبر که چند روزیه سر زبون همه است " سیاوش خیرابی در کما به سر می برد
"
الان اومدم بگم همه ش چرت و پرت بوده و آقای خیرابی در سلامتی کامل هستند ( هواداران ایشون خیالشون راحته راحت )
این خبر رو از یه منبع موثق خوندم شکی درش نیست
این دفعه ترکوندمــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا
این چند ماهی که آپ نکرده بودم رو یهو جبران کردم
فعلا بای
خبرهای بد
آقای کاظم زاده مدیر شبکه سلامت که خیلی از برنامه کودکان سرزمین من خوششون اومده اونقدر که از آقای امیر قمیشی (سردبیر برنامه) خواستند که این برنامه
ادامه پیدا کنه آقای قمیشی هم در حال حاضر در حال برنامه ریزی برای
برنامه هستند و احتمالا قراره که از اولین پنج شنبه آبان ماه دوباره برنامه
شروع بشه با اجرای محسن افشانی و فاطیما بهارمست و آقای امیر قمیشی البته با اندوه فراوان این بار از سازمان پخش و صبح ها ساعت 11:10
به گفته فاطیما خانوم هنوز قطعی نیست.
بعد هزار سال که ADSL ام درست شده دلم می خواست یه سری از ویدئو های برنامه محسن افشانی عزیز رو بزارم.
ستاره جون همشون رو درست کردم اگه بازم مشکلی داشتن بهم بگو .
سفر بخیر صحنه آخرشه که محسن داره نصیحت می کنه
اگه برنامه برای دیدن این ویدئو تو کامپیوتر ندارید باید تو گوشیتون ببینید. من روی گوشی همه اعضای خانوادمون امتحان کردم .
این هم دو قسمت پایانی برنامه کودکان سرزمین من هست. صوتیه. تو کامپیوترم می تونید گوش کنید
همون برنامه ای که متن نمایش هاش رو پایین گذاشتم با خانم خاک نژاد
22 مهر (نمایش برنامه رادیو سلامت)
23 مهر (نمایش برنامه رادیو سلامت)
اینم قسمت آخر برنامه نشانی - رادیو
امیدوارم خوشتون اومده باشه
برای بعضی ها واقعا متاسفم ...
ممنون از سارای عزیزم
واسه ما فرقی نداره هرجا باشیم شب نشینیم دلخوشیم به اینکه شاید سحر یک روز ببینیم
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام . سلام سلام سلام . یه سلام پرتقالی به تو که خیلی با حالی .
برنامه کودکان سرزمین من تموم شد. اما ناراحت نباشید برنامه ای جدید از اولین پنجشنبه آبان ماه .
با اجرای محسن افشانی خودمون و فاطیما بهارمست عزیز .
جدیدترین اخبار این برنامه رو بزودی تو همین آپ می ذارم.
آین متن آخرین نمایش محسن افشانی و خانم طناز خاک نژاد و آقای بهروز بقائی :
خاک نژاد : آخ ، ببخشید حواسم نبود
محسن افشانی : اه . همیشه همینجوری هستی دیگه ، هیچ کاری درست انجام نمیدی دختر. همینه ترشیدی دیگه
خاک نژاد : چرا درست انجام میدم فقط این دفعه
محسن افشانی : نه دختر من. مگه دفعه اولته آخه ؟ دفعه پیشم همین کارو کردی . تو اصلا عرضه نداری . ترشیده
خاک نژاد : من فقط دو دفعه این کارو انجام دادم
محسن افشانی : بسه . سرتو بنداز پایین تو چشام نگاه نکن ، عرضه نداری دیگه . هیچ کاری رو بلد نبستی درست انجام بدی ، عین اون مادرت می مونی ، بی عرضه
بهروز بقائی : خودتم میدونی که امکان نداره یه کسی هیچ وقت نتونسته باشه کارشو درست انجام بده. می ونی باین جمله هات داغونش کردی ؟ میدونی ؟ اصلا میدونی با چنین جمله هایی چه به روز و حال و احوالش میاری ؟ بفهم متوجه باش ، این جمله ها بچه ها رو نابود می کنه .
خاک نژاد : بعضی وقتا حس می کنیم می خوایم تنها باشیم
محسن افشانی : بعضی وقتا دوست داریم تنها باشیم خوب چی کار کنیم دیگه
بهروز بقائی : بعضی وقتا لازمه با خودشون تنها باشن ، ببرش پارک ، جنگل ،براش فرصت بساز که با سنگ که با آسمان ، با ابر ، با خدا ، با درخت ، با خاک ، با خودش تنها باشه . مراقبش باش اما از دور . از جایی که ببینیش و بتونی مراقبش باشی ، اما حضورت خلوتشو بهم نزنه .
خاک نژاد : بعضی وقتا دوست دارم حس کنم کنارمی ، نزدیکمی
محسن افشانی : آری بعضی وقتها دوست دارم کنارم ببینمت
بهروز بقائی : بعضی وقتا برعکس اون بعضی وقتا لازم دارن که حتما کنارشون باشی . لازم دارن حضورتو احساس کنن. حتی همین قدر که دست بذاری رو شونشون یا نوازششون کنی . گرم و پر محبّت .
صحیحش اینه که نوجوونت ، بچت بتونه در حضور تو خیلی از احساس هاش رو تامین کنه . بتونه .....
محسن افشانی : تو ماشین که کنار دستت نشستم بزنم زیر آواز همون جوری که پیش رفقام می خونم : هاهاهاهاها های ها های ... با همین صدای وحشتنام همین جوری می خوام بخونم . خشم داره تازه
بهروز بقائی : دوست داره در حضور تو حتی بتونه
خاک نژاد : تو تنهایی خودم بتونم آروم و راحت فکر کنم.
بهروز بقائی : می دونین می تونین جلوی خیلی از خطراتی رو که سر راه بچه هاست رو بگیرید.
محسن افشانی : آی آقایون ، خانوم ها ، مامانا ، بابا ها این یک اطلاعیه مُهُممِه
خاک نژاد : خونه جای امن همه ما بچه هاست . ما عاشق خونه ایم .
محسن افشانی : اگه تو خونه تحقیرم کنی ، محلم نذاری
خاک نژاد : نذاری حرف دلمو بدون ترس و لرز بهت بزنم
محسن افشانی : زیاد تنهام بذاری ، یا زیادی زیر ذره بین باشم
خاک نژاد : ببخشید اما من ناچارم دنبال جایی باشم که توش منو جدی بگیرن
محسن افشانی : بهم توجه کنن ، احترام بذارن ، به خاطر چیزایی که دارم تشویقم کنن . آره واللا
خاک نژاد : اگه خونه یه جای امن نباشه پس کجا باید باشه ؟
بهروز بقائی : نذاریم بچه ها جایی غیر از خونه دنبال یه جای امن بگردن .
و عکس های یک شنبه صبح برنامه بوم سفید. ببخشید دیر شد آخه سرم شلوغ بود.
من که آخرین روزم هرچی سعی کدم برم نشد. مثل اینکه شانس با ما نبوده. دست خداست دیگه. هرچی صلاح باشه همون میشه. راضیم به رضای خدا .
موفق باشید و سلامت . خدانگهدار .
برای همه طرفداران محسن افشانی :
بشنو همسفر من با هم رهسپار راه دردیم ، با هم لحظه را گریه کردیم ، ما از صدای بی صدای گریه سوختیم ، ما از عبور لحظه لحظه قصه ساختیم ، از مخمل درد به تن عشق جامعه دوختیم ، ما عکس خود را با هم بی هم شناختیم
شاید در این راه اگر با هم بمانیم ، وقت رسیدن شعر خوشبختی بکاریم