همیشه از قضاوتهای شتابزده بی زار بوده م. از اینکه یکی بگوید. دیدیش؟ با این صورتش آدم ناکسی است. همیشه بهترین راهش را ترک جایی دانسته م که آستین گل و گشادی از صفتها دارند. بله، شاید بهترین راهش ترک جایی باشد که فضایش بوی تعفن دغلبازی می دهد. سکوت و شاید گریختن از کوتوله هایی که کوچکند و کوچکت کرده اند. باعث و بانی ش شده اند که حقیر به نظر بیایی. قضاوت، صفت، نکبت و جهل. می نشینم آخر این هفته را به خواندن کتابی از لسینگ. هیولا بچه یی خبیث با خباثتی ذاتی. فرزند آدم و شیطان صفت. رمان محشری است. از همان رمانها که دلم نمی خواهد تمام شود. با آن هیولا زیستنم بهتر است از خفه شدن در جهلی است که به اسم هنر، هنرمندی یا هر زهرمار دیگری منتشر است. آقایان روشنفکر، خانم های ماتیک زده که تازه سیگارشان را ترک کرده ند. یک افتخار واقعی. زیبایی دوستان کج و کوله. هرم سازان که خم می شوند تا از انها بالا بروند. وجودشان در این است. تملق. بیمار این کارند. بیمار گند زدن به زندگی دیگران. بیمار بخل. منم منم. نمی خواهم. اگر می شد می زدم به چاک. حالا مجبورم بمانم در خانه. با لسینگ و هیولایش در فرزند پنجم.
دنیای جدید را نمیشود بدون محیط مجازیاش، اینترنتاش و ارتباطات به واقع افسار گسیختهاش –وصد الته مجازی- تصور کرد. کمتر شرکت معظم و یا کوچکی است که در محیط تقریبا بیخرج اینترنت دست به تبلیغ نزده باشند، یا وبسایتی نداشته باشد. محیط مجازی از آغاز مورد توجه نویسندگان هم قرار گرفت و ایشان به درستی دریافتند که جایی مناسب هم برای فروش کتاب، هم برای معرفی آثارشان است. و از همه مهمتر محیطی است برای آشناشدن با خوانندگانشان و آشنایی بیشتر خوانندگان با ایشان.
سومین شب تجربه نشر ثالث با حضور بهمن فرزانه، نویسنده و مترجم، دوم آبان ماه در محل کتابفروشی نشر ثالث برگزار می شود.
شب تجربه فرصتی است برای دیدار اهل قلم با مخاطبان خود و دیدار مخاطبان با پدید آورندگان آثار محبوب خود و استفاده از تجربیات پیشکسوتان عرصه هنر و اندیشه. این بار برگزارکنندگان شب تجربه ثالث به سراغ کسی رفتند که بر ادبیات معاصر ایران تاثیر بسزایی داشته است.
یادداشتی بر رمان «عروس نیل» نوشت? «محمد بهارلو»
علی چنگیزی
«عروس نیل» آخرین رمان «بهارلو» است که به تازگی منتشر شده است داستان نقل دوبار? همان روایت ازلی ابدی است، روایتی از یک شکست عشقی، عشقی یکطرفه. رمان قرار است روایت عشقی نافرجام باشد. عشقی که به جنون میماند و عاشق در انتظار معشوق، غرق در خیالات و توهمات عاشقانهاش، زندگیاش را تباه میکند و دستِ آخر هم جانش را لا میدهد و ناکام از دنیا میرود. بهارلو در «عروس نیل»ش به سیاق کتابهایی که از او منتشر شده است توجه ویژهیی به زبان دارد.